برمیچینم گام هایم را
اکنون که نه شعری در دفتر ست
که به صلیب کشد قلبم را
و نه سلاحی در آستین
تا فتح کنم جهانم را...
بنویس رفیقاگر چه گاهی تلخیم و بسیار کم شیرین
چندی پیش در حضور جمعی بود، یکی یه طرح انیمیشن نوشته بود راجع به امید. چقدر حس کردم توام باید بخونیش!
راجع به این بود که امید چقدر بلای خانمان سوزیه
به قناری کوچکی، دل باخته بود ..
عجب اکنونی از آب درآمد...
تصدقت یا امینُنا
بنویس رفیق
اگر چه گاهی تلخیم و بسیار کم شیرین
چندی پیش در حضور جمعی بود، یکی یه طرح انیمیشن نوشته بود راجع به امید. چقدر حس کردم توام باید بخونیش!
راجع به این بود که امید چقدر بلای خانمان سوزیه
به قناری کوچکی، دل باخته بود ..
عجب اکنونی از آب درآمد...
تصدقت یا امینُنا