شیخ ِ ما را گفتند: چه خواهی درین روز ِ سپید؟
فرمود: نیست بالاتر از سیاهی.
مریدان تا شب نعره ها زدند و یقه ها پاره کردند...
یا یه شعر کوتاه از فروتن افتادم: دختر ویار سوناتای سفید کرده بود در تاریکی ِ شب ِ سیاه
نسبتی با شیخ ِ ما نداره احیانن؟!
شیخ ِ ما را گفتند: چه خواهی درین روز ِ سپید؟فرمود: نیست بالاتر از سیاهی. مریدان تا شب نعره ها زدند و یقه ها پاره کردند... ما هم اینجا کامنت نهادیم !
شیخ ِ ما سلام رسوند
ماتحت ها دریدند یا امین، روایاتش هم هست
روایت شیخ ما و ماتحت دریدگان
شاید ! چرا پست نمی ذاری خوب!
بس که کند هستیم ... خوب
مریدان خسته نباشن
سلام رساندند مریدان
هه...
درود
هست بالاتر از سیاهی رنگحال روز مارا اگر ببیند
سرد است و تلخ لابد
یا یه شعر کوتاه از فروتن افتادم:
دختر
ویار سوناتای سفید کرده بود
در تاریکی ِ شب ِ سیاه
نسبتی با شیخ ِ ما نداره احیانن؟!
شیخ ِ ما را گفتند: چه خواهی درین روز ِ سپید؟
فرمود: نیست بالاتر از سیاهی.
مریدان تا شب نعره ها زدند و یقه ها پاره کردند...
ما هم اینجا کامنت نهادیم !
شیخ ِ ما سلام رسوند
ماتحت ها دریدند یا امین، روایاتش هم هست
روایت شیخ ما و ماتحت دریدگان
شاید ! چرا پست نمی ذاری خوب!
بس که کند هستیم ... خوب
مریدان خسته نباشن
سلام رساندند مریدان
هه...
درود
هست بالاتر از سیاهی رنگ
حال روز مارا اگر ببیند
سرد است و تلخ لابد